غلت و واغلت. غلطیدن از این پهلو به آن پهلو. به درازا بر زمین از پهلویی بر پهلویی پیاپی گشتن، چون کسی که شکم او سخت درد کند. با ’خوردن’ و ’زدن’ صرف میشود: شب چها در بزم میغلطید و واغلطید شیخ روز در مسجد چه با تمکین نشست و وانشست. محمد اسلم سالم (از آنندراج)
غلت و واغلت. غلطیدن از این پهلو به آن پهلو. به درازا بر زمین از پهلویی بر پهلویی پیاپی گشتن، چون کسی که شکم او سخت درد کند. با ’خوردن’ و ’زدن’ صرف میشود: شب چها در بزم میغلطید و واغلطید شیخ روز در مسجد چه با تمکین نشست و وانشست. محمد اسلم سالم (از آنندراج)